سفر به آفریقا
قاره آفريقا با مساحت 8/29 ميليون كيلومتر مربع دومين قاره جهان، از درياي مديترانه و از سمت غرب به اقيانوس كبير و مشرق آن با اقيانوس هند و درياي قرمز قرار گرفته است طول قاره آفريقا 8000 كيلومتر و حداكثر عرض آن 7200 كيلو متر ميباشد مرتفعترين قله آفريقا بنام كليمنجارو به ارتفاع 5895 متر از سطح دريا ميباشد
بزرگترين رودخانهها در اين قاره بنام، كنگو، نيجر، نيل، زامبيزي جريان دارند تاريخ آفريقا تا قبل از ورود اروپائيان به اين قاره بصورت نوشته وجود نداشت و تنها در قرن 19 و اوايل قرن بيستم توسط سياحان، ميسينونهاي مذهبي و گروههاي دانشمند انسان شناسي كه موفق شدند به قسمتهائي از تاريخ اين قاره دست پيدا كنند ريشه اصلي مردم آفريقا بنام «بانتو» بوده كه به معني «مردم» ميباشد منطقه اصلي مردم «بانتو» از قسمت جنوب نيجريه و اواسط رودخانه و دره «بنو» كه منطقه آب خيز و سرسبز قابل كشت بوده بوجود آمده است. مهاجرت قبايل «بانتو» همراه با مهاجرت حيوانات بوده كه تا شرق آفريقا. سودان، سومالي و از طريق سرزمينهاي شرق آفريقا به مركز جنگلهاي استوائي راه پيدا كرده و به جنوب و غرب آفريقا كشيده شدند ما وارد قاره سياه آفريقا شديم، قاره ايكه در هر نقطه آن جنگ و ستيز عليه حكومتها استعمار گر خارجي ادامه داشت و يا اينكه افراد يك قبيله عليه قبيله ديگر بر سر بدست آوردن منافع خود با يكديگر ميجنگيدند در سالهاي 1700 و 1800 ميلادي كشورهاي مستعمرهچي اروپا كليه سرزمينهاي اين قاره را مصادره و مردم آنرا بصورت برده بكار گرفته بودند كشورهاي شرق تا جنوب آفريقا جزو مستعمره انگلستان بود. مركز آفريقا مانند كنگو متعلق به كشور بيك، شمال و قسمتي از شمال غربي و مركز افريقا زير تسلط كشور فرانسه اداره ميشد. كشور آنگولا در غرب افريقا متعلق به كشور پرتغال بود در واقع مردم اين قاره در دوراني دست به شورش زدند كه نداي آزادي خواهي آقاي «گاندي» رهبر بزرگ ملت هندوستان فرياد ملت هند را براي بدستآوردن آزادي از انگلستان بلند كرد و بگوش تمام مردم جهان رساند در همان دوران بود كه در شرق آفريقا مردم دست بكار شورش براي گرفتن آزادي از انگلستان شدند.
البته گرفتن آزادي حق مسلم مردم اين قاره بود ولي كار سفر و تحقيق را براي ما بسيار دشوار و خطرناك كرده بود دشواريهاي سفر ما در آفريقا تنها منحصر به عبور از مرزها و خروج از لابلاي تار عنكبوت قوانين پيچيده كشورهاي تازه به تأسيس رسيده نبود خيلي از مرزهاي كشورهاي آفريقا متروكه بودند و در بسياري از آنها مانع ورود و خروج ما ميشدند تا جائيكه ما ناچار ميشديم كه، از بعضي مرزها فرار كنيم در خيلي از كشورها مردم براي گرفتن آزادي با مردم سفيد پوست در جنگ بودند و براي ما كه سفيد پوست بوديم و در جادهها سفر ميكرديم خالي از حادثه و خطر نبود در كشور آفريقاي جنوي به دليل اينكه آسيائي بوديم، سفيد پوستها از ما دوري ميكردند و زمانيكه با مردم سياه پوست تماس ميگرفتيم ما را سفيد پوست و به ما نفرت نشان ميدادند در جزيره زنگبار جنگ سختي بين افراد دو حزب مقتدر در گرفت و نزديك بود بجرم اينكه ما عرب هستيم بدست سياه پوستان كه دشمن اعراب بودند كشته شويم، تا بالاخره بوسيله پليس انگليس از زنگبار گريخته و نجات پيدا كرديم. براي رسيدن به شمال غربي آفريقا مجبور بوديم كه از كشور آنگولا عبور كنيم و در همان دوران آزاديخواهان آنگولا به رهبري آقاي «هولدن روبرتو» كه در شهر ليورپولدويل پايتخت كنگو مستقر بود با ارتش پنجاه هزار نفري خود با ارتش پرتقال در خاك آنگولا رهبري را بعهده گرفته بود و در حال جنگ بودند پرتقاليها نيز در اكثر خاك آنگولا دهكده و قصبات را به آتش ميكشيدند و تا سياه پوستان را آواره كشورهاي همسايه كنند. چهره ما كه سفيد پوست هستيم هر لحظه ممكن از ما هم مانند پرتقاليها پذيرايي به عمل بياورند. و بهرحال ذكر اين مسايل اشارهاي بود به مشكلات سفر ما دو برادر بمدت چند سال در قاره سياه آفريقا ما از طريق درياي قرمز وارد كشور سودان و بعد ا زكشورهاي شرقي افريقا به آفريقاي جنوبي و از طريق آفريقاي جنوبي و كشور آنگولا و آفريقاي مركزي و مطالعه و بررسي در مورد قبايل پيگمه به شمال غربي آفريقا رسيديم و از طريق صحراي موريتاني و قسمتي از صحراي الجزاير وارد قاره اروپا شديم.